نوشته اصلی توسط
mohammad365
به مدت پنج سال تو یک شرکتی بعنوان کارشناس نقشه کشی مشغول بکارم یک مدتی هست که رییسم با عصبانیت باهام رفتار میکنه بهم میگه تو این پنج سال که با من کار کردی به دردم بخور و چندتا کار دیگه که اصلا ربطی به من نداشتو گفت باید تو انجام بدی حتی یکبار رو سرم جیغ کشید تو این پنج سال چهار بار استعفا دادم اما رییسم موافقت نکردچون احساس میکردم توانایی این همه مسولیت رو ندارم حتی جدا از چهار چوب کاریم کار میکردم حتی شبیه یک کارگر ساده تو کارگاه حتی بخاطر این شغلم سلامتیمو از دست دادم اما رفتار بدی میشه با من نمیدونم استعفا بدم از کارم یا نه ،چون پیدا کردن کار جدید کمی سخته اما من تحمل اینجور برخورد رو ندارم احساس میکنم شخصیتم له میشه.
مشکل دیگه هم که دارم اینه که خونوادم بخاطر ازدواج نکردنم بهم سرکوفت میزنن میگن بیست بار رفتیم خاستگاری اما موفق نبوده میگن اگه ماهم جای دختر بودیم کسی که حرف نمیزنه رو رد میکردیم یا میگن کی بهت دختر میده من یه کمی خجالتی هستم.واقعا موندم چکار کنم این شرایط اعتماد بنفسمو خیلی کمتر کرده پدر مادرم حدودا هفتاد سال دارن و مدام از مردن میگن که ما دیگه زنده نمیمونیم که ازدواج تورو ببینیم 31 سالمه و هرچی فکر میکنم اگه قرار باشه ازدواج کنم الان باید ازدواج کنم اون تفاوت سنی ای که بین منو فرزندم پیش میاد خیلی زیاد میشه از یک طرف هم خودمو دارای شرایط ازدواج نمیدونم